در این مقاله نگاهی خواهیم انداخت به روند صرافی های خرید و فروش ارز و اینکه این سیستم چگونه به سمت غیرمتمرکز شدن پیش رفته است.
معاملات فرابورس؛ معاملات عصر حجر
دارایی های دیجیتال نظیر بیت کوین منجر به تقاضای بی سابقه ای برای روش های تسهیل انجام معاملات بین مردم سراسر جهان شده است. در ابتدا، این تقاضا در پلتفرم های شبکه های اجتماعی انجام میشد، به طوری که دارندگان این دارایی ها پست یا پیامی را در انجمن ها و فروم ها ارسال میکردند تا طرف مقابل معاملات را پیدا کنند.
این روش معاملات که به آن معاملات فرابورس (OTC) نیز میگویند مشکلات واضحی نظیر ناکارآمدی، ریسک بالای اشتباه و عدم وجود مکانیزم های قیمت گذاری کارآمد را ارائه میدادند.
با محبوب تر شدن فناوری های بلاک چین، دارایی های دیجیتال جدیدی ظهور یافت و افراد بیشتری وارد این بازار شدند. معاملات فرابورس دیگر نمیتوانست پاسخگوی این حجم از تقاضا باشد، بنابراین صرافی ها به عنوان فضای مشخصی و اختصاصی معاملات به وجود آمد.
صرافی های متمرکز (CEX) به دلیل افزایش حجم دارایی های دیجیتال و معامله کنندگان سراسر جهان محبوب شدند. صرافی ها باعث افزایش کارآمدی بازارها شدند، زیرا اکنون کاربران میتوانستند در پلتفرم های رایج شرکت کنند و به سفارش های خرید و فروش بپردازند که توسط برنامه های رایانه صرافی ها به طور خودکار و سریع هماهنگ میشدند. به علاوه، صرافی ها با مسدودسازی نقدینگی طرفین معامله، باعث کاهش خطر ضرر معامله کنندگان شدند.
معمولا کاربران قبل از انجام معاملات، دارایی های خود را به صرافی های متمرکز انتقال میدهند. دارایی های آنها در این سیستم و بت نرخ مشخصی مسدود میشود. طی فرآیندی به اسم هماهنگ سازی (matching)، سیستم به طور خودکار سفارش های مخالف را پیدا میکند و صرافی ها، پرداخت دارایی های بین طرفین معامله را انجام میدهد. طی فرایند هماهنگ سازی، از انتقال دارایی های موجود در معامله توسط هر دو طرف معامله جلوگیری میشود.
اگرچه صرافی های متمرکز خروج مطلوبی از معاملات فرابورس بود، اما خطرات و نقص های خاص خود را داشتند.
اگرچه صرافی های متمرکز باعث افزایش بهره وری معاملات، حذف خطرات موجود و ارائه مکانیزم قیمت گذاری کارآمد شدند، اما این مزایا هزینه ای دربرداشت.
به منظور اطمینان حاصل کردن از انجام معاملات، صرافی های متمرکز از کاربران درخواست میکنند که دارایی های خود را واریز کنند. بدین ترتیب، این صرافی ها تصدی مقدار عظیمی از دارایی ها را به دست آوردند و باعث افزایش نگرانی ها در خصوص امنیت شدند. کاربران باید این خظرات را بپذیرند که دارایی های آنها که در اختیار صرافی ها میباشد میتواند دزدیده شود یا صرافی ها مدیریت نامناسبی در قبال این دارایی ها اتخاذ کنند. به علاوه، صرافی ها باید در مقابل هکرها نیز آگاه و مراقب باشند.
در آخر باید گفت از آنجایی که دارایی ها در اختیار نهاد متمرکز میباشد، هرگاه صرافی مورد نظر هک شود احتمال دارد که با سرقت دارایی ها توسط هکرها، اختلاس توسط صرافی ها یا حذف توسط کارمندان صرافی ها مواجه شود.
اگرچه سرقت بعید به نظر میرسد، اما صرافی ها به منظور کنترل خطرات امنیتی و اختلاس دارایی ها محدودیت هایی را در خصوص برداشت توسط کاربران اعمال میکنند. تمام کاربران صرافی های متمرکز میدانند که واریزها رایگان و آسان میباشند اما برداشت ها با محدودیت هایی نظیر حداکثر برداشت مجاز، زمان پردازش طولانی و تاییدیه های مختلف همراه هستند.
یکه تازی: نقطه ضعف اصلی صرافی های متمرکز
از منظر تجاری، صرافی های متمرکز به عنوان نهادهای شرکتی مستقل به دنبال کسب حداکثر سود میباشند. صرافی ها پس از یکه تاز شدن، از جایگاه خود سوء استفاده میکنند و کارمزدهای گزافی از پروژه هایی دریافت میکنند که خواهان فهرست شدن در این صرافی ها میباشند. این اقدام تهدیدی برای رقابت عادلانه در بازار دارایی های دیجیتال است و خطرات و هزینه ها اعمال شده بر روی معامله کنندگان را افزایش میدهد.
بسیاری از پروژه های برتر در عرصه بلاک چین پیرامون جامعه های آزاد ساماندهی میشوند که اغلب اوقات فاقد سرمایه لازم برای پرداخت هزینه های گران فهرست شدن در صرافی ها میباشند. در مقابل، پروژه های معمولی که سرمایه جذب میکنند میتوانند این هزینه ها را متقبل شوند و از باقی سرمایه خود برای دستکاری بازار به منظور افزایش قیمت کوین های خود استفاده کنند.
این نوع همکاری فاسد بین صرافی ها و پروژه های نامعتبر باعث ایجاد شدن خطرات جدی برای خریداران کوین میشود، زیرا این پروژه ها فاقد ثبات مالی و قابلیت های فنی برای کسب موفقیت بلندمدت میباشند. نتیجه این شرایط، دور باطلی است که در آن، کوین های نامناسب بیشتر از کوین های خوب و کاربردی میشوند و باعث ایجاد حباب در بازار دارایی های دیجیتال و تهدید کل صنعت بلاک چین میشود.
بنابراین خریدار کوین با صرافی های متمرکز یک رابطه عشق و تنفر ایجاد میکند. به طور خلاصه میتوان موارد زیر را به عنوان نقاط ضعفی بیان کرد که متوجه کاربران میباشد:
عدم وجود امنیت در دارایی های دیجیتال
تجربه کاربری نامناسب مخصوصا در مورد ثبت نام و برداشت
نبود تنوع گزینه ها به دلیل محدود بودن معاملات به کوین های فهرست شده توسط صرافی
نظارت غیرشفاف در قانونگذاری، کارمزد فهرست کردن کوین ها و منطق هماهنگ سازی
صرافی های غیرمتمرکز؛ عصر اطلاعات معاملات
صرافی های غیرمتمرکز (DEX) به دلیل مشکلات موجود در صرافی های متمرکز مورد توجه قرار گرفتند.
تفاوت بین متمرکزسازی و غیرمتمرکزسازی میتواند از نظر فناوری و از نظر نظارت مورد بررسی قرار گیرد.
از لحاظ فناوری، صرافی غیرمتمرکز یک برنامه غیرمتمرکز است که بر بستر بلاک چین ایجاد شده است. ویژگی های غیرقابل تغییر بودن و عدم نیاز به اعتماد این صرافی ها از طریق قراردادهای هوشمند حاصل میشود.
از لحاظ نظارت، صرافی غیرمتمرکز آزاد است و توسط اعضای جامعه اداره میشود. مسئولیت ها در جامعه و به صورت غیرمتمرکز توزیع شده است.
در واقع، بسیاری از صرافی های غیرمتمرکز نتوانسته اند به هر دو جنبه غیرمتمرکزسازی دست یابند. این صرافی ها یا از فناوری های متمرکز استفاده میکنند و به اعضای جامعه امکان نظارت میدهند و یا از فناوری های غیرمتمرکز استفاده میکنند اما مدل نظارت و تجاری متمرکز دارند.
بنابراین یک صرافی غیرمتمرکز واقعی به چه شکل میباشد؟ این نوع صرافی برای کاربران چه سودی دارد؟
داخل زنجیره و بین زنجیره؛ غیرمتمرکزسازی از منظر فناوری
مباحث فنی صرافی شامل دو ویژگی میباشد: ۱- مدیریت دارایی ها ۲- هماهنگ سازی سفارشات. ویژگی اول، ذخیره سازی اطلاعات، تصدی دارایی ها و انجام معاملات را ارائه میدهد. ویژگی دوم نیز اطلاعات دفتر سفارش را ذخیره کرده و هماهنگ سازی سفارشات را انجام میدهد.
فناوری غیرمتمرکز واقعی هر دو ویژگی را با قراردادهای هوشمند داخل زنجیره پیاده سازی میکند. دارایی های کاربران توسط قراردادهای هوشمند نگهداری میشود تا در مقابل سرقت و اختلاس ایمن باشد. کاربران میتوانند دارایی های خود را بدون فرآیندهای پیچیده و زمان بر برداشت کنند. منطق هماهنگ سازی سفارشات توسط قراردادهای هوشمند برقرار میشود که منجر به حذف خطر تقلب و کلاهبرداری میشود.
به لطف مزایای بلاک چین، صرافی های غیرمتمرکز از آپتایم زیاد (میزان زمان آنلاین بودن سایت در اینترنت ، در طول یک سال) بهره میبرند. در هر لحظه، نود آماده ارائه خدمات است، در نتیجه ادامه هماهنگ سازی سفارشات و انجام معاملات را تضمین میکند. در بدترین شرایط، کاربران میتوانند به منظور ادامه دادن معاملات متوقف شده و انتقال ایمن دارایی ها به کیف پول، نود خود را اجرا کنند.
یک راهکار کاملا غیرمتمرکز به عملکرد قوی و منسجم از جانب بلاک چین عمومی مورد نظر و هزینه کم اجرای قراردادهای هوشمند نیاز دارد. تاکنون اکثر بلاک چین های عمومی نمیتوانند هر دو پیش نیاز را فراهم کنند. بسیاری از صرافی های غیرمتمرکز با استفاده از پروتکل های لایه دوم، معاملات را انجام میدهند تا مدیریت دارایی های کم کاربرد را به خارج از زنجیره و مدیریت دارایی های پرکاربرد را به خارج از زنجیره انتقال دهند. اگرچه این راهکارها توانسته اند مسائل ایمنی دارایی ها را از طریق غیرمتمرکزسازی حل کنند، اما منطق هماهنگ سازی سفارشات خارج از زنجیره باعث کاهش سطح غیرمتمرکزسازی و افزایش هزینه توسعه و اداره صرافی های غیرمتمرکز میشود.
در آخر، قابلیت پشتیبانی از معاملات چندین دارایی مختلف (یا همان معاملات بین زنجیره ای) یکی دیگر از تفاوت های کلیدی صرافی های غیرمتمرکز با صرافی های متمرکز میباشد.
مالکیت، اداره، اشتراک گذاری درآمد؛ غیرمتمرکزسازی از لحاظ نظارت
از منظر نظارت، در صرافی های غیرمتمرکز حق مالکیت، اداره و اشتراک گذاری درآمد به جای یک نهاد مشخص متعلق به جامعه میباشد.
صرافی های متمرکز میتوانند ساعات معامله را تعیین کنند و قوانین معاملاتی را تغییر دهند. نهاد مسئول صرافی متمرکز تصمیم میگیرد که چه کسی میتواند چه چیزی را معامله کند. ارزش تولید شده و سود کسب شده از معاملات به عنوان درآمد متعلق به این نهاد میباشد.
صرافی غیرمتمرکز، مالکیت را در دستان یک نهاد مشخص قرار نمیدهد. تمام تغییرات قوانین معاملاتی توسط اجماع از طریق رای گیری جامعه یا فورک تعیین میشود. صرافی های غیرمتمرکز کاربران یا جفت های معاملاتی خود را انتخاب نمیکنند. حق تعیین کارمزد معاملات متعلق به جامعه میباشد. هم چنین ارزش های تولید شده در صرافی های غیرمتمرکز، درآمدی برای اعضای جامعه میباشد.
تاکنون صرافی های متمرکز و غیرمتمرکز چندین نوع کوین پلتفرمی عرضه کرده اند. بر اساس مدل اقتصادی این کوین ها، میتوان به مدل نظارتی صرافی ها پی برد.
اگر این کوین ها برای پرداخت کارمزد تراکنش ها (و بدون هیچ حق دیگری نظیر حق رای) باشند، همانند یک کوپن یا تخفیف میباشند. در این مورد، یک نهاد متمرکز مسئول صدور این کوین های پلتفرمی میباشند و دارندگان این کوین ها صرفا افرادی هستند که تخفیف دریافت میکنند.
مدل جایگزینی را تصور کنید که در آن، اکثر قریب به اتفاق کوین های پلتفرمی متعلق به جامعه باشد و جامعه قدرت تصمیم گیری در خصوص اقدامات و اداره صرافی را داشته باشد و محصولات آتی صرافی را دریافت میکند. در این مورد، مدل نظارت به صورت غیرمتمرکز میباشد. با اشتراک گذاری ارزش تولید شده توسط صرافی با جامعه، کاربران به حضور دائمی در بازار تشویق میشوند که منجر به کاهش هزینه تراکنش ها برای معامله کنندگان میشود.
ویژگی دیگری را تصور کنید که پروتکل صرافی غیرمتمرکز به منظور افزایش نفدینگی در دسترس اپراتورهای سایر صرافی ها قرار میگیرد. با استفاده از چارچوب فناوری یکپارچه، تمام معامله کنندگان دفتر سفارشات جامع تری به اشتراک میگذارند تا همه افراد بتوانند از آن بهره مند شوند.
مسیر تکامل صرافی های غیرمتمرکز
نمودار زیر سیر تکامل صرافی ها از دو منظر ذکر شده را نشان میدهد. مسیر غیرمتمرکزسازی از دو روش حاصل میشود، در عین حال هر دوی این مسیرها با فناوری و نظارت متمرکز شروع میشود و با فناوری و نظارت غیرمتمرکز پایان مییابند.
چالش ها
بسیاری از معامله کنندگان هم چنان صرافی های متمرکز را به صرافی های غیرمتمرکز ترجیح میدهند که این موضوع قابل درک است. صرافی های غیرمتمرکز از لحاظ تجربه کاربری پشت سر صرافی های متمرکز قرار میگیرند. بزرگترین مشکلات صرافی های غیرمتمرکز در این مورد عبارتند از: ۱- هماهنگ سازی کند سفارشات ۲- هزینه های زیاد تراکنش ها ۳- نقدینگی ناکافی. هیچ کاربری نباید بیش از ۱۰ ثانیه برای تایید معاملات صبر کند یا مجبور شود که کارمزد زیادی برای لغو تراکنش بپردازد. به طور خلاصه، کاربران باید بتوانند خرید و فروش دارایی های دیجیتال را به طور سریع و با هزینه کم انجام دهند.
از منظر فناوری، صرافی های غیرمتمرکز باید سرعت و هزینه های خود را اصلاح کنند. این چالش ها مستقیما مرتبط با عملکرد زنجیره عمومی مورد نظر میباشد. به این دلیل، بسیاری از صرافی های غیرمتمرکز تصمیم گرفته اند که بلاک چین های عمومی خود را توسعه دهند.
به دلیل تفاوت های موجود در پروتکل ها، دفاترکل و الگوریتم های اجماع زنجیره های عمومی، حل مشکل نقدینگی بین زنجیره ای دارایی های دیجیتال یک چالش بسیار بزرگ است. اگرچه راهکارهای بین زنجیره ای بسیار زیادی وجود دارد اما هیچکدام نتوانسته اند این چالش ها را به طور کامل مورد بررسی قرار دهند.
در حال حاضر اکثر گزینه های موجود برای صرافی های غیرمتمرکز به منظور حل این مشکل، بر اساس رویکرد بین زنجیره ای به اسم درگاه (gateway) میباشد. نقطه ضعف این مدل، وابستگی آن به اعتماد خارج از زنجیره میباشد. این وابستگی از غیرمتمرکزسازی واقعی جلوگیری میکند. حتی اگر مکانیزم نظارت، اولویت بندی و تشکیل اجماع واقعی بین دفاتر ثبت مختلف وجود داشته باشد، باز هم احتمال این موضوع وجود دارد که دفتر ثبت در صدد دستکاری سیستم برآید.
راهکار دیگر برای نقدینگی بین زنجیره ای، تبادل اتمی میباشد. مدل تبادل اتمی یک تبادل همتا به همتای دارایی ها بین زنجیره های عمومی مختلف است که بر خلاف انتقال یک طرفه دارایی های در سراسر زنجیره عمومی میباشد. برای مثال، برای انجام معامله بیت کوین یا اتریوم، فرد مورد نظر باید فرد دیگری پیدا کند که به تبادل مقدار معادل اتریوم با بیت کوین تمایل داشته باشد. سپس اتریوم به کیف پول فرد مورد نظر و بیت کوین او نیز به کیف پول فرد مقابل انتقال مییابد. بدین ترتیب، تبادل اتمی برای تراکنش های فرابورس مناسب ترین روش میباشد اما نمیتواند هماهنگ سازی سفارشات داخل زنجیره را امکان پذیر سازد.
راهکار دیگری به اسم راهکار بین زنجیره هم ریختی وجود دارد که توسط پروژه هایی نظیر کازمس (Cosmos) و پولکادوت (Polkadot) برای بهبود قابلیت همکاری و اشتراک بین زنجیره های دارای پروتکل های موجود استفاده میشود. مشکل این است که این راهکار نمیتواند ارتباط بین زنجیره های عمومی موجود را شکل دهد، مگر آنکه زنجیره های عمومی و رایج نظیر بیت کوین یا اتریوم با پروتکل های سطح بالاتر مطابقت داشته باشند. در کوتاه مدت، دستیابی به این مهم بسیار دشوار است زیرا مشکل بین زنجیره ای در تعامل بین پروتکلی وجود دارد و رقابت بین زنجیره های عمومی اساسا رقابت بین پروتکل ها میباشد. بنابراین دستیابی به هدف ایجاد ارتباط بین زنجیره ای از طریق یک پروتکل واحد به شدت دشوار است.
صرافی های غیرمتمرکز باید مشوق های نقدی کافی ارائه دهند که اساسا وابسته به مدل های تشویقی و نظارت مناسب نیاز دارد. اغلب اوقات از این پیش نیاز چشم پوشی میشود و این موضوع، بزرگترین نقطه ضعف صرافی های غیرمتمرکز کنونی می باشد.
در واقع، یک صرافی با فناوری غیرمتمرکز و نظارت متمرکز نباید به عنوان یک صرافی غیرمتمرکز شناخته شود. غیرمتمرکزسازی نظارت بسیار دشوارتر از غیرمتمرکزسازی فناوری میباشد. غیرمتمرکزسازی کامل فارغ از آنکه به صورت طراحی مدل های اقتصادی، ایجاد جامعه ها یا توسعه اکوسیستم های معاملاتی باشد، فرآیندی طولانی میباشد که در آن، معامله کنندگان، صرافی ها، پروژه ها و سرمایه گذاران ارزهای دیجیتال در صدد دستیابی به محیط با ثبات تر از طریق رقابت و همکاری میباشند.
بنابراین، یک صرافی غیرمتمرکز واقعی باید بر ایجاد اکوسیستم معاملاتی کامل معطوف باشد و به جای آنکه به مرکز جدیدی تبدیل شود باید نقدینگی هایی که در مراکز مختلف پخش شده است را متحد و یکپارچه کند. این موضوع معنای واقعی غیرمتمرکزسازی میباشد.
هدف تکامل صرافی های غیرمتمرکز؛ ایجاد صرافی های کاملا غیرمتمرکز
با بهبود و ارتقای مدل های نظارتی و زنجیره های عمومی در سراسر صنعت بلاک چین، تمام موارد ضروری برای ایجاد یک صرافی کاملا غیرمتمرکز که از نظر تجاری نیز امکان پذیر باشد در دسترس میباشد. از معامله کنندگان تا مشتاقان بن دنبال نسل جدیدی از صرافی های دارایی های دیجیتال میباشند که فناوری و نظارت آنها به صورت غیرمتمرکز باشد. شرکت Vite Labs اخیرا ViteX (صرافی غیرمتمرکز Vite) را ارائه داده است که یک قدم دیگر ما را به صرافی غیرمتمرکز ایده آل نزدیک میکند.
صرافی غیرمتمرکز باید بر بستر زنجیره عمومی با عملکرد بسیار خوب و هزینه کم و با هماهنگ سازی سفارشات داخل زنجیره و قابلیت های بین زنجیره ای ایجاد شود.
این صرافی باید دارای اکوسیستم کاملا آزاد و باز باشد که نه تنها به جامعه سود برساند بلکه به صورت “از جامعه برای جامعه” باشد.
مدل نظارت باید به تمام شرکت کنندگان در اکوسیستم اعم از معامله کنندگان، اپراتورها، ارائه دهندگان نقدینگی و پروژه های بلاک چین سود برساند.
صرافی ViteX یک صرافی غیرمتمرکز با تجربه کاربری مشابه با صرافی های متمرکز است. در این صرافی، دارایی ها توسط کلید خصوصی کاربران کنترل میشود و به فرآیندهای ثبت نام پیچیده نیازی نیست. هرکسی میتواند وضعیت معاملاتی خود را به آسانی ایجاد کند.
نقش اصلی اپراتورهای ViteX، اپراتور DEX میباشد. این اپراتورها میتوانند از صرافی های متمرکز، پروژه های بلاک چین یا گروه های رهبری جامعه باشند. اپراتورها محدوده معاملاتی خود را دارند و صاحب برندهای خودشان میباشند و این حق را دارند تا جفت های معاملاتی خود را فهرست کنند، کارمزد تراکنش ها را تعیین کنند و غیره. برند و اعتبار اپراتورها برای موفقیت آنها بسیار مهم است. برای مثال اپراتورهایی با استانداردهای سختگیرانه فهرست کردن جفت های معاملاتی و فرآیندهای دقیق و منظم بیشتر مورد علاقه کاربران قرار خواهند گرفت.
صرافی ViteX زیرساخت های لازم نظیر قراردادهای هوشمند، وبسایت ها، رابط برنامه نویسی برنامه ها (API) و کیت های توسعه نرم افزاری (SDK) را برای اداره صرافی ها توسط جامعه ارائه میدهد. اپراتورها یا بر اساس API به ایجاد وبسایت خود میپردازند یا با سیستم های معاملاتی خود متصل میشوند.
صرافی ViteX از طریق توکن VX به جامعه، مشوق و غیرمتمرکزسازی ارائه میدهد. هیچ پیش فروش یا پیش استخراجی برای توکن VX وجود ندارد و این امر، فرصت برابری برای تمام کاربران ایجاد میکند. توکن VX را میتوان از انجام تراکنش ها، ایجاد جفت معاملاتی جدید، ارائه سهم برای قراردادهای هوشمند ViteX، ارائه نقدینگی به ViteX، دعوت از کاربران جدید و سایر اقدامات به دست آورد. این قوانین باید در قرارداد هوشمند به عنوان بخشی از پروتکل نوشته شود.
پلتفرم ViteX متعلق به دارندگان توکن VX میباشد و هر تغییری در پروتکل ها و قوانین باید از طریق فرایند رای گیری از دارندگان توکن VX انجام شود. ۱۰۰ درصد سود به دست آمده توسط ViteX بین دارندگان توکن VX به نسبت دارایی VX آنها توزیع خواهد شد.
صرافی ViteX بر بستر زنجیره عمومی Vite ایجاد شده است. Vite یک زنجیره عمومی نامتقارن و با بازده بسیار خوب و دارای قابلیت قرارداد هوشمند بر اساس دفترکل DAG و مکانیزم اجماع سلسله مراتبی میباشد. تراکنش ها در یک ثانیه تایید میشوند و هیچ کارمزد تراکنشی وجود ندارد. Vite از چندین توکن و دارایی های بین زنجیره ای پشتیبانی میکند. Vite برای کاربردهایی نظیر صرافی های غیرمتمرکز طراحی شده است که مستلزم سطح مشخصی از عملکرد و ثبات میباشد.
هدف ViteX این است که به عنوان مدلی به کار گرفته شود که تکامل صرافی های غیرمتمرکز در سراسر این صنعت را تسریع بخشد. این جنبش باعث ایجاد فرصت های تجاری بیشتر و فراهم آوردن موفقیت به اکوسیستم دارایی های دیجیتال و معامله کنندگان ارزهای دیجیتال خواهد شد.