(هدف ۲) شناسایی کارکِردها و وظیفه‌مندی‌های کلیدی سیستم – چارچوب فرایند توسعه نرم‌افزار

دومین هدفِ فازِ استارتاپ مربوط به شناسایی وظیفه‌مندی‌ها و کارکِردهای سیستم می‌باشد. این کار در حینِ شناسایی مواردِکاربرد (Use Case) انجام می‌شود. تشخیص مواردِ کاربردِ ضروری و یا آن‌هایی که به لحاظ معماری دارای اهمیت می‌باشند، بسیار مهم است. مدیر پروژه، معمارِ سیستم و تحلیل‌گر سیستم باید دوش به دوش هم و ضمن همکاری با سایر ذینفعان (مانند مشتری و کاربران‌ نهایی)، مواردِ کاربردِ حیاتی سیستم را شناسایی نمایند. درنظر گرفتن نکات زیر برای شناسایی دقیق‌ترِ مواردِ کاربرد مهمِّ سیستم، مفید می‌باشد:

الف) توجه به وظیفه‌مندی‌ها و کارکِردهایی که جزء بنیادی و کلیدی در سیستم بوده و با واسط‌های اصلی سیستم در ارتباط می‌باشند. این قبیل وظیفه‌مندی‌ها، اثرِ مهمی بر شکل‌گیری معماری سیستم دارند. معمارِ سیستم می‌تواند با استفاده از تکنیک‌هایی نظیر استراتژی‌های مدیریت افزونگی، مخاطرات درگیری منابع، مخاطرات مربوط به کارایی، و استراتژی‌های امنیت داده‌ها، این دسته از مواردِکاربرد را شناسایی نماید. برای مثال، در یک سیستم فروش الکترونیکی، پرداخت و در یک سیستم حقوق و دستمزد، محاسبه‌ی حقوق، از مواردِکاربرد اصلی می‌باشند که نقشی تعیین‌کننده در شکل‌گیریِ معماری سیستم ایفا می‌نمایند.

ب) توجه به وظیفه‌مندی‌ها و کارکِردهایی که بدون آنها سیستم معنایی نخواهد داشت و یا قابل ارائه و تحویل نخواهد بود. معمولاً افراد خبره‌ی آشنا با حوزه‌ی به‌کارگیری سیستم، قادر به تشخیص این دسته از وظیفه‌مندی‌های سیستم می‌باشند. توجه به ملاحظاتی از قبیل رفتارهای اولیه‌ی سیستم، حداکثرِ تراکنش‌های داده‌ای و تراکنش‌های کنترلیِ حیاتی، در شناسایی این نوع وظیفه‌مندی‌ها مفید می‌باشد. برای مثال، یک سیستم مدیریت سفارش‌ها را بدون قابلیت واردسازی سفارش‌ها نمی‌توان تحویل مشتری داد!

ج) درنظر گرفتن وظیفه‌مندی‌هایی که بخشی از معماری را می‌پوشانند ولی در قالب هیچ‌ یک از مواردِ کاربردِ حیاتی شناسایی‌شده، قرار نمی‌گیرند.

در یک سیستم که حدود بیست مورد‌ِ کاربرد دارد، به‌طور متوسط سه یا چهار موردِ کاربردِ حیاتی وجود دارد. در طولِ فازِ استارتاپ، درک مواردِ کابردِ حیاتی سیستم، بسیار ضروری است. بنابراین، تا آنجا که اِمکان دارد باید به توصیف جزئیات کافی از این مواردِ کاربرد بپردازیم. البته، توصیف کاملِ جزئیات و از جمله تشریح آلترناتیوها را به فازهای بعدی موکول می‌نماییم.

مواردِ کاربردِ حیاتی را در سندِ معماری نرم‌افزار که از اسناد و دستاوردهای مهم پروژه می‌باشد، ثبت می‌نماییم.

دیدگاهتان را بنویسید