راز فال ورق

راز فال ورق

راز فال ورق نام کتابی‌ست نوشته یوستین گوردر نویسنده نروژی. این کتاب در ۵۳ فصل نوشته شده و هر یک از فصل‌های آن به نام یکی از برگ‌های ورق نام‌گذاری شده. ماجرای کتاب در مورد سفر پسری‌ست در جستجوی مادر به همراه پدرش. این کتاب همچون کتاب دیگر این نویسنده، دنیای سوفی، فلسفه را به زبانی ساده بیان می‌کند.

در زیر بخشی از گفتگوی دو شخصیت داستان را می‌آوریم:
«
-…ورقها نقش مهمی در تقویمی که ما در اینجا دنبال می‌کنیم ایفا کردند.
-گفتی تقویم؟
-بله، یک سال پنجاه و دو هفته دارد؛ سهم هر ورق یک هفته است.
به حساب کردن پرداختم و گفتم:
– پنجاه و دو ضرب در هفت می‌شود، سیصد و شصت و چهار روز.
-ولی یک سال سیصد وشصت و پنج روز دارد.  به همین جهت روز آخر را روز ژوکر می‌نامیم. این روز به هیچ ماه و هفته ای از سال تعلق ندارد. یک روز اضافی است که در آن هر اتفاقی می‌تواند بیفتد. هر چهار سال[سال کبیسه] دو تا از این روزهای ژوکر دارد.
– این …؟

-این پنجاه و دو هفته یا همان پنجاه و دو ورق به سیزده ماه و هر ماه بیست و هشت روز تقسیم شده است. زیرا سیزده ضرب در بیست و هشت هم می‌شود سیصد و شصت و چهار،اولین ماه آس است و آخرین ماه شاه. بعد از گذشت چهار سال دو روز ژوکر خواهیم داشت. این چهار سال با سال خشت آغاز می‌شود و به ترتیب خاج، دل و پیک. به این ترتیب هر کدام از ورقها یک هفته و یک ماه دارند.
پیرمرد نگاهی به من انداخت. انگار از این محاسباتش هم راضی بود و هم شرمنده.
گفتم:
-اول فکر کردم خیلی پیچیده است ولی چقدر هوشمندانه اختراع و محاسبه شده است.
پیرمرد سری تکان داد و گفت:
-خوب بالاخره باید از مغزم استفاده می‌کردم. علاوه بر این هر سال به چهار فصل تقسیم می‌شود. خشت در بهار، خاج هنگام تابستان، دل در پاییز و پیک وقت زمستان. تابستان با آس خاج و پاییز با آس دل شروع می‌شود. زمستان با آس پیک شروع می‌شود و آخرین هفته سال با شاه پیک تمام می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید